صرفا جهت مزاح :: خوانسار شهر من

صرفا جهت مزاح

کامران میرمحمدی | دوشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۲۶ ق.ظ

صبح ساعت ۵
زن قدیم: به آهستگی از خواب بیدار می‌شود. نماز
میخواند و سپس به لانه مرغها میرود تا تخم مرغها را جمع کند

زن جدید: محکم به رختخواب چسبیده و خر و
پف میکند..

صبح ساعت ۶
زن قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ،
سفره صبحانه را با عشق و علاقه انداخته و با مهربانی
مشغول بیدار کردن آقای شوهر است.

زن جدید: باز هم خوابیده است

صبح ساعت ۷
زن قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه
بیرون میرود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر
کرده و پشت سرش به او فوت میکند.

زن جدید: هنوز خوابیده است.

صبح ساعت ۱۱
زن قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه
برای درست کردن ناهار است.

زن جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و
با دست در حال بررسی جوش های روی صورتش است

ظهر ساعت ۱۲
زن قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.

زن جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد
انواع عمل های جدید زیبایی صحبت می‌کند

ظهر ساعت ۱۳
زن قدیم: در حال شستن جوراب و لباس‌ های آقای
خانه درون تشت وسط حیاط خلوت میباشد.

زن جدید: در حال روشن کردن ماشین لباسشویی ،
ماشین ظرفشویی و البته غرغر کردن است…

ظهر ساعت ۱۴
زن قدیم: در حال پذیرایی از آقای شوهر که برای خوردن
ناهار به خانه آمده است میباشد. جهت حض جمیل بردن
آقای شوهر ، دامن گل گلی خود را پوشیده است.

زن جدید: در حال انداختن یک غذای آماده درون مایکروفر بوده
و در همان حال در حال تماشای FashionTV می‌باشد.

ظهر ساعت ۱۵
زن قدیم: در حال جارو کردن حیاط خانه و تمیز کردن لانه
مرغها و بردن علوفه برای گاوشان می‌باشد.

زن جدید: با یکی از دوستانش به پاساژ صدف برای خرید
رفته است.

عصر ساعت ۱۶
زن قدیم: مشغول شستن پاهای کودکشان است که به
دلیل دویدن در کوچه خونی شده است.

زن جدید: در حال پرو کردن لباس‌های خریداری شده است.
در همان حال هم نیم نگاهی هم به شکم خود دارد که
جدیداً چاقی را فریاد می‌کشد.

عصر ساعت ۱۷
زن قدیم: دم در خانه ایستاده است تا آقای شوهر بیاید.

زن جدید: در لابی نشسته است تا با آقای شوهر به
خرید برود.

عصر ساعت ۱۸
زن قدیم: برای شوهر خود چای آورده و مانند یک خانم
کنار شوهرش در حال صحبت با او است.

زن جدید: از این مغازه به آن مغازه شوهر بیچاره
خود را می‌برد.

شب ساعت ۱۹
زن قدیم: سفره شام را انداخته و شوهر را برای خوردن
شام دعوت میکند.

زن جدید: هنوز در حال خرید است.

شب ساعت ۲۰
زن قدیم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوض خانه است.

زن جدید: کماکان در حال خرید است.

شب ساعت ۲۱
زن قدیم: در حال چاق نمودن قلیان آقای همسر میباشد.

زن جدید: در رستوران ، پیتزا میل می‌فرمایند.

شب ساعت ۲۲
زن قدیم: رختخواب ها را پهن کرده است برای خوابیدن .
در حال ریختن گل سرخ روی متکای آقای خانه است
تا خوش بو شود.

زن ایرانی جدید: در حال غرغر کردن بر سر وضعیت
ترافیک است.

۱ ۰
۹۲/۱۲/۰۵

کامران میرمحمدی

طنز

زن قدیم

زن جدید

کامران میرمحمدی

خوانسار

۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۴۶

زندانی

اصلا قضاوت نمیکنم اما...
والا ما که همون پنج و نیم شیش پامیشیم.لباسهامونو با دست میشوریم(نه اینکه امکانات نباشه،‌اصلا یه کیفی داره که نگو).اگه خونه هم باشیم ساعت هفت صبح دوگولمونو بار گذاشتیم . اما الان که دخترای این دوره زمونه رو میبینم حس فلسفی مایوس کنندگی در من به وجود میاد که ای وای من چقد کوزت شدم اصلا از زندگی گذشتم نا امید میشم.و تا همین الان به این نتیجه رسیدم که ناینجوری باشی دقیقا شبیه این زن جدیدا بیشتر بهت اهمیت میدن،‌و بیشتر برات ارزش قائلن.دیدم که میگم.

۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۲۷

نگاه ونشان

ازماست که بر ماست
اینکه چرا دختران همان مادران از این تابلوی زیبای وابستگی ودلبستگی بی غرض ومرض الگو نگرفته و بلکه تا جائی پشرفته که ممکنست گاهی حس شود دو نفر از دو خانواده پسر از یکسو ودختر از سوی دیگر امده تا صحنه زور ازمائی پدر ومادر وثروت ویا برادران وخواهران را به نمایش گذارند واین امر هیچ قرابت وبزرگی را هم نمی شناسد و به طغیان ان نیزمیافزایند مهمیست که نگاه ونشان در باره آن نظر متفاوتی دارد که شاید بمذاق برخی ناخوشایند جلوه کند اما من میگویم وبرایم مهم نیست که از گفتن حقیقت چه کسی چه واکنشی نشان میدهد اولا راه کسب ودرامد وارتزاق روزی در خانوادها خیلی اهمیت داره واز طرفی اقایانی که روی منابر مینشینند وبجای پرداختن به این موضوعات اساسی در خطبه هایشان از جرثومه امریکا دائم نقل وقول میکنند باید امروز جواب بدهند .اقا با چه زبانی باید گفت مسئله جبهه گیری با امریکا با مشت گره کرده ابر مردی از سلاله پیامبرساختمان سازی شد وهمان روش را نه مردم ونه رهبری فعلی نظام بلکه مردم دنیا که اخیرا مشاهده مینمائیم چگونه در برابر این مفتضح گستاخ بی ادب بی صفت (صهیونسیت )میایستند وانشا الله به پیروزی کامل خواهند رسید وظیفه ای که در زمان خود انجام میگردد اقاجان وظیفه تعلیمات اجتماعی را تکلیف خود بدانید ولاغیر اقا طلاق در این مملکت بیداد میکند نگذاریم رهبری سالی را بانام خانه وخانواده معرفی کند که مایه سرافکندگی میشود .خیلی زیبا بود .راستی من نفهیمیدم زن امروزی نماز مماز یوخ .اسدالله اورعی

۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۲۴

ممنون ولی من از این فرصت استفاده کرده وحرفم را میزنم والا اینکه شما با چه قصدی بیان داشتید را فعلا بررسی نمیکنم .نگاه ونشان همانطور که از اسمش پیداست مترصد زدن حرف هایست که بیشتر به جامعه وخانواده مربوط میباشد چون این مامن اگر از مشکلات را توانست در شرایط بحران حل کند علم و هرگونه چیزی بعنوان شکافندگی ورصد عمق آن کار ایدانیان است وبس چرا که فرمودند مردم ایران از عالمان دهرند واکنون بنا به بی توجهی این تعریف فقط جلوه نمایشی پیدا کرده واین برای امثال من وشما اصلا خوب نیست ما به اینده بدهکاریم اگر سهل انگاری صورت گیرد .مسلما نه اینکه شما نباید از بابت من چیزی بدل بگیرید بلکه من با اهدای سر سلامتی برای شما خواهش میکنم به همین صورت حرفهایتان را بگوئید و باقی ماجرا را به من بسپارید .باادب خدمت همه سوال کنندگان خواهم بود وهیچ قصدی غیر از بیان کلام خیر ندارم .خسر الدنیا والاخره نصیب کسیکه به وظیفه اش عمل نکند .

۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۲۷

علی

ولی مهندس جان مثل فیلم های سینمایی ایرانی سانسور هم داره این قصه اپیزودیک شما. مردهای قدیم و جدید هم تومنی صنار توفیر دارند.

۰۶ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۵۷

مهلا

به نظره من اگه خانوماش متفاوت شدند، مردهاش که صد پله بدتر شدند.از سر وقت امدن به خونه مردهای قدیم بگیر تا همه شب با زن و بچشون بودن. قدیما مردا خوش گذرونی هاشون با زن و بچه بود، نمونش بابای خودم.ولی مردای جدید همین آرایش کردن براشون و خرید رفتن باهاشون هم براشون زیادیه. چون نه خبر از بچه دارند، نه خبر از خرید خونه دارند. همش هم که با دوستاشون پی خوش گذرونیند. تو رو خدا آقای مهندس دس رو دلم نزار که خونه .....

۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۰۶

معلوم هول شدیآ مردمومن یه آشی برات میپزم که یه وجب روغن داشته باشه

جواب وشکوی نه اونیکه نوشتی زود برو پاکش کن تا آبرومون نرفته میبینی که این محل بالائی نزده میرقصند شانس اوردی مهدی حاج زکی دستش بند سرکار عالیه خانم ودختر عزیزش والا معلوم نبود که چی میشه .
حالا بگوببینم ..........که اون سرش ناپیدا .جای خالی را پرکن .این امتحان جدی باش .دوست دارم وممنونم سر فرصت یه تقدیر نامه باید برات ارسال کنم تا شاید جبران مافات کنم .التماس دعا

۱۲ اسفند ۹۲ ، ۰۹:۰۵

همشهری

آقای میرمحمدی عزیز

اینا مال اینه که مردای ما هم دیگه مثل قدیم نیستند مردای قدیم اجازه نمیدادند زناشون خودشونو با هزار نوع رنگ و لعاب نمایش بدن بعد اسمشو بزارن با کلاس و امروزی و یا از اصلی ترین وظیفه که همون تربیت فرزنداشونه بزنن که کارمند باشن و مستقل و یا مردا با وجود ی که می دونن همسرشون داره خطا میره سر خودشون کلاه بزارن که خبری نیست .مردای الان اگه خوب باشن مثل تراکتور کار میکنن که خرج و مخارج بیش تر از دخل زندگی که خانم براشون برنامه ریزی کرده را براورده بشه اگرم بد باشن میخوابن تو خونه خانم مستقل تر بشه ، خلاصه این که همه تغییر کردن دروغا راست دیده میشه ، بی رنگیا رنگ تشخیص داده میشه و مردا انگ نامردی می خورن و نامردا همراه میشن پس چه انتطاری از زن امروزی داری هیچ چیز جای خودش نیست.....

خوانسار شهر من

خوانسار شهر من

شهری در حصار کوهساران