خوانسار شهر من

شهری در حصار کوهساران

خوانسار شهر من

شهری در حصار کوهساران

خوانسار شهر من
آخرین نظرات

نگاه و نشان خاموش شد ...

کامران میرمحمدی | سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۴۵ ق.ظ

امروز صبح خبری به دستم رسید که تنم به لرزه افتاد . امروز صبح متوجه شدم که (( نگاه و نشان )) صبح دیگری را تجربه نکرد . امروز فرزند دیگری از انقلاب چشم از جهان فروبست . امروز یکی از بهترین دوستان فضای مجازی پرکشید . امروز یکی دیگر از اسطوره های گذشت و فداکاری از پیش ما رفت .....

امروز دوستی را از دست دادم که برای در کنارش بودن برنامه ها داشتم . برای آموختن ایثار و ازخود گذشتگی از او ، صابون ها به دل خود مالیده بودم .....

نمیتوانم چیزی بگویم چون امروز احساس کردم بخشی از وجودم را از دست دادم .....

جانباز بزرگوار (( اسدالله اورعی )) ، دوست عزیز و گرامی مان و صاحب وبلاگ (( نگاه و نشان )) به درجه رفیع شهادت نائل آمدند .

روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد


مراسم تشیع جنازه جانباز مهندس اسداله اورعی  روز پنجشنبه ساعت 9 صبح از مقابل منزل پدری واقع در خیابان هفده شهریور  /اتوبان شهید محلاتی / خیابان ارجمندی راد / کوچه شهید عباسی -پلاک 23--مراسم ختم روز جمعه ساعت 15 تا 16/30  در مسجد جامع سمنگان واقع در 46 متری نارمک خیابان سمنگان منعقد میباشد

  • کامران میرمحمدی

نظرات  (۱۴)

انا لله و انا الیه راجعون
مهندس باورم نمیشه، چقدر زود دیر شد دوباره. با وجود چند سال ارتباط مجازی هیچ وقت سعادت نشد حضوری ایشن شهید والا مقام رو زیارت کنم. حتی این سری که 25دی آمده بودند خونسار. افسوس
پاسخ:
مهندس جان
چند وقتی بود که برای تاسیس سازمان مردم نهاد که ایشون یکی از افراد پیگیر برای اون بودند ارتباط بیشتری باهاشون داشتم و سعادت زیارتشون رو پیدا کردم ....
توی همین زمان کوتاه چیزهای زیادی ازشون یاد گرفتم و باور نمیکید هر لحظه چهره نورانیشون جلوی صورتمه
اونها کجا سیر میکنند و ما کجاییم ....
دارم میسوزم از فراق.
دارم میمیرم از نبودن داشی...
داشیم بود...اشک تسلی نمیده.
انگشت توان نداره.
چه کنم
هان شما بگید چه کنم
نوشتن هم تسلی نمیدهد.چه جوری نطقم باز بشه...چه جوری؟
پاسخ:
من هم مشکل شما رو دارم...
لفظ داش عسداله که شما یادمون دادید عمق زیادی در رابطه امان ایجاد کرده بود ....
حقیقتا در این مواقع من زبانم همیشه قاصر بوده و نمیدونستم چی میشه گفت ...
سلام
الان که دارم این چند خط رو می نویسم چشم هام پر از اشک شده...
وقتی این خبر بد را شنیدم سرم گیج رفت آخه خود داش اسدا... گفته بود که دیگه زیاد میهمان ما نیست
آن شب که با داش اسدا... با اتوبوس بر می گشتیم تهران از من قول گرفت که حواسم به توسعه و آبادانی خوانسار باشه و هر کاری از دستم بر می آید واسه خوانسار بکنم
داش اسدا... مطمئن باش کاری که با هم شروع کردیم به یاد تو و به عشق تو به سرانجام می رسانم
پاسخ:
شهاب جان
دیگه برای ادامه کارمان وصیت یک شهید روی دوشمونه

  • محمود قربانی پور
  • همه چیز امروز صبح با یک پیامک تموم شد
    نگاه و نشان خاموش شد
    یاد همه اون نظرات طولانی و پیگیری ها بخیر.
    پاسخ:
    یکی از دلخوشی هامون که به بخش نظرات وبلاگمون سر میزدیم پیام های بلند و دلسوزانه این عزیز بود
    یادش گرامی
    من چطوری میتونم به این هجمه بغض غالب بشم؟

    پاسخ:
    مشکل همه ماست
    ای کاش تیتر میزدید و این خبر رو تکذیب میکردید....
    ای کاش خود اقای اورعی میومدند و با همون لحن شادشون میگفتند که خواستند با بچه های وبلاگ نویس شوخی کنند.....
    ای کاش این خبر صحت نداشت ....
    باورش خیلی سخته....
    اقای اورعی گل سر سبد وبلاگ نویسهای خونساری بودند و مطمئنا جای خالیشون به این راحتی پر نمیشه...
    پاسخ:
    ای کاش  من هیچوقت این مطلب رو نمینوشتم
    ای کاش ...
  • عباس جنابی
  • بسیار بسیار متأثر شدم..
    مطمئناً جای کامنت هاشون در وبلاگم خالیه ...
    پاسخ:
    در وبلاگ هممون جای کامنت هاشون خالی میشه عباس جان
  • بینا ولی پور
  • کامران جان به شما ودوستانتان عزیزتان درشهر خوانسار تسلیت عرض میکنم امید وارم که بتونیم ادامه دهنده راه شهدا باشیم
    پاسخ:
    ممنونم از شما
    دوست غریب

    اسداله به من نام کاربری و رمز عبورش را داده بود تا خبر شهادتش را اعلام کنم من هم همین کار را کردم. راستی به آخرین تیتر وبلاگش نگاه دقت کردید
    دست تقدیر چرخید و تو چرخشش نوبت بما رسید
    پاسخ:
    دوست عزیزم
    ممنون از اطلاع رسانیتون
    خدا به شما و تمام عزیزان ایشون صبر بده
    این جمله در پست آخری ایشون تن همه ما را به لرزه نشاند
    خدا در کنار عزیزترینها قرارشون بده انشالله
     نگاه و نشان  
    نگاهی بود که از گلهای لاله ی ایران زمین  
    نشانه ها داشت ...!!!     

    نگاه و نشان 
    نشانی بود برای نگاهمان به زیبایی ها  ...  


    چیچی بواژان که اشکام نتلو...
    پاسخ:
    محمد جان همه ما مشکل شما رو داریم
    دوست خیلی عزیزی رو از دست دادیم
    خدا به عزیزانشون صبر بده
    روحمان با یادش شاد.
    الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
    با اینکه به خاطر شرایط جسمی نزدیکترین فرد به رفتن بود هیچ وقت به رفتنش فکر نکرده بودم... آرامش زیبایی داشت....

    چقدر جای خالی ایشون تو نظرات احساس میشه . فکر کنم اولین پستی که اثری از نام نگاه و نشان نیست .
    خدا رحمتشون کنه ...
    خیلی زود پدرم از پیشم رفت
    امشب که کلی دلم براش تنگ شده بود اومدم یه سری به نگاه و نشان بزنم که پست شما رو دیدم.ممنون که به یاده پدرم بودین
    پاسخ:
    خدا رحمتشون کنه
    دیر شناختیمشون ولی بد جور توی دلمون جا باز کرد

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی