خوانسار شهر من

شهری در حصار کوهساران

خوانسار شهر من

شهری در حصار کوهساران

خوانسار شهر من
آخرین نظرات

پیست اسکیت

کامران میرمحمدی | چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۴۵ ب.ظ

چند وقتیه که به سبب تفریح فرزندانم تقریبا هر روز یا شاید یک روز در میان میرم پیست اسکیت سرچشمه که به همت شهردار عزیز و سرمایه گذاری خصوصی ایجاد شده و یک تفریح مفرح و سالم و ورزشی برای نوجوانها و جوانها ایجاد شده ، به جهت جذابیت این ورزش

 هر روز جوانهای بیشتری که تا روزهای قبل در همان اطراف مشغول قلیون و سیگار کشیدن بودند میبینم که به این ورزش علاقه نشون میدهند و پتانسیل خودشونو تو ورزش صرف میکنند ، تا اینجا که جذابیت این ورزش آنقدر زیاد بود که منم وسوسه شدم و کفش اسکیت پا کردم و رفتم داخل پیست و یه چند نفری از همین دوستای مجازی هم همین مشکل من رو پیدا کردند و اومدند داخل ......

هفته پیش طبق معمول رفتیم پیست دیدم مسئول پیست خیلی ناراحته ، به سبب آشنایی که باهاشون داشتم و تو این مدت قوت پیدا کرده دیدم هی پاپا میکنه میخواد یه چیزی بگه ، صداش کردم گفتم چیزی شده ، گفت اماکن مرتب بهم گیر میده میگه چرا موهاتو با تیغ میزنی و شلوار لی میپوشی ..... ، از تعجب داشتم شاخ در می آوردم گفتم چه ربطی داره .... درد دلش باز شد گفت من جانباز شیمیایی هستم ولی نرفتم دنبال مزایای جانبازی و دارم تلاش میکنم که خرجمو خودم در بیارم و سربار نباشم ، به سبب همین مشکلم یه بخشی از موهام ریخته و مجبورم کرده موهامو با تیغ بزنم و شلوار لی میپوشم چون اگر خوردم زمین پاهام آسیب نبینه و .... اشک تو چشام حلقه زد چون میخواست به کسی نگه که به سبب این مشکلم موهامو میزنم .... ته حرفش گفت میشه بریم پیش نماینده و ازش بخواهیم کمکم کنه که اینقدر اذیتم نکنند ؟ گفتم بریم ، با نماینده هماهنگ کردیم و رفتیم و ایشون هم استقبال کردند و با اینور اونور زنگ زدن ظاهرا مشکل ایشون حل شد تا دیشب .

دوباره دیدم اخماش تو همه و یک گوشه نشسته و حال و حوصله نداره و هر کس که میاد رو رد میکنه ، دوباره صداش کردم گفتم دیگه چی شده ؟ گفت دوباره از یک کانال دیگه شروع کردند و گفتند دخترها و پسرها بدون حجاب می آیند تو پیست و باید تعطیلش کنی ، باید رختکن و سرویس بهداشتی بذاری برا پیست و ..... بهشون گفتم مگه اینجا چقدر درآمد داره که من این هزینه هارو بکنم ؟ گوششون بدهکار نیست و مجبور شدم برم پیش آقای شفعتی ، ایشون هم خیلی دفاع کرد و حتی با ریاست تربیت بدنی بحثش شد ولی تصمیم نهایی این شد که دور پیست رو پرده بکشیم ! جالبه نه ؟ پیست اسکیت رو قایمش کنیم ! مگه من اگه بدحجاب باشم بیرون از پیست حجابم خوب میشه ؟! یا من باید بشینم اینجا بگم برو خونه لباستو عوض کن بیا تو پیست و .....

به حرفهاش که گوش میکردم از طرفی خنده ام گرفته بود و از طرفی تاسف میخوردم که چرا شهر ما اینطوریه ؟ تمام شهرهای ایران توی پارکهاشون پیست اسکیت حتی بدون فنس کشی دارند ، خوانسار جدای از ایرانه ؟ جزو افغانستانه ؟ .... چرا شرایط اینجا اینطوریه ؟ فقط یه آقای شفعتی باید از همه دفاع کنه ؟ آخه مگه این بنده خدا چقدر انرژی داره ؟ ....

با این رفتارها قطعا همین روزها این بابا هم جمع میکنه میره یه شهر دیگه ، قرار بود باغ پرندگانم ایجاد کنه که با این شرایطی که من میبینم همین پیست رو هم تعطیل میکنه ،.....

ما هم الان همه امان این پست رو میخونیم و ناراحت میشیم و تمام

مسئول پیست میمونه و یه حامی بنام آقای شفعتی و هزاران مشکل که براش پیش میارند

  • کامران میرمحمدی

خوانسار

نظرات  (۱۸)

یکی از بچه های نت در مورد استشهاد نوشته بود!
نمیشه از کسایی که میان پیست استشهاد جمع کنید؟

واقعا من نمیفهمم چرا بعضی از مسؤلین اونجا به این  شدت عقده حقارت دارن، که فقط با سنگ اندازی و گیر دادن غیر اصولی میخوان خودشونو مطرح کنند؟
خودم چند وقتیه با یکی از همین زبون نفهماش درگیرم!
پاسخ:
خیلی از مراجعین به شهردار مراجعه کردند و نامه دادند و از ایشون تشکر کردند و در صندوق پیشنهادات شهرداری هم تقدیر از ایشون داشتند ، خود من هم خیلی ایندر اوندر زدم برای حمایت از این ورزش ولی هنوز مشکلات پابرجاست ، به نظرم یه نهاد دولتی مثل شورا باید حمایتشون کنه
  • مردمان رباط
  • من به مشکلاتان کاری ندارم ولی یه سوال دارم چرا فکر میکنید جانبازان سربار جامعند مثلا من که یک جانباز بسیجی دوران جنگ هستم کجایم سربار جامعه هست البته من هفته ای 2 واحد خون اهدائی ناجی عمرم میشود که مطمئنم این جزئ سرباری محسوب نمیشود من از این بابت از این دوست مسول پیست کمی تا قسمتی .......حلالم کن
    جناب هیچکس شما فرد بسیار متشخصی هستید از اینکه گیر ادم زبون نفهم افتادی واقعا در تعجبم با ید این بحران را شما فیصله دهی وبه نفع خودت تمام کنی منتظرم خبر خوبی در این رابطه از شما (هیچکس )عزیز دریافت کنم  .
    اکثر جانبازان جزئ افراد ناب شهر ودیار مان هستند .
    پاسخ:
    جناب آقای اورعی
    من عرض نکردم خدای ناکرده جانبازان سربار هستند و بنده افتخارم این است که با این جانباز آشنا هستم ، این جمله خطاب به مسئول پیست بود که میگفت میخواهم خودم برای تامین معاش خودم کار کنم و سربار جامعه نشوم و شما بحث سربار نشدن را فورا ربط دادید به جانبازی ایشان .
    جانبازان جزو افتخارات ایرانند که سلامتی که از ارزشمندترین دارائی های انسان است را اهدا کرده اند که از وطنشان دفاع کنند و همگی ما مدیون آنانیم .
    برداشت شما از عرایض بنده درست نبوده است .
    حالا من یک سوال از شما دارم ، شما که زمانی برای دفاع از آب و خاک و وطنتان و سربلندی کشورتان سلامتی خود را دادید چرا الان به مشکلات شهرتان بیتفاوتی نشان میدهید و میگویید من به مشکلات کاری ندارم ؟!
    زخمی بر پهلو دارم

    روزگار نمک می پاشد

    و من پیچ و تاب می خورم

    و همه گمان میکنند

    که من دارم می رقصم ...!!!
    پاسخ:
    از شما بعیده ؟!
    رقص ؟!
    خوب زخمتون رو درمان کنید محمد جان
    زخم من زخمیست قدیمی و البته کاری که هیچ دارویی و هیچ پزشکی توان درمان آن را ندارد...

    و رقص هم داروییست به تجویز یکی از دوستان نازنینم برای مرتفع نمودن مشکل اضافه وزنم ...!
    ولی افسوس که رقصم خوب نیست
    نیاز به مربی دارم
    سراغ نداری رفیق ...!
    پاسخ:
    خودم در خدمتم عزیزم البته اگه قبولمون داشته باشید
    زخمتون هم انشاالله به بهترین شکل ممکن درمان شود
    اینجاست که اون جمله معروف فیس بوکی «مملکته داریم؟» مبدل می‌شه به «شهره داریم؟»
    پاسخ:
    علی جان شهرمون خوبه ، مائیم که بدیم ( البته جسارت به شما نباشه خودمو گفتم )
  • مردمان رباط
  • بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    سلام برادر من ازشما خواهش میکنم یکبار دیگر متن را بخوانید هم متن مرا وهم انچه خودتان فرمودید
    مسول پیست مگر نگفته من نمیخام سربار جامعه باشم خب این چه ارتباطی با جانبازی داره که ایشون گفتند بنابراین من شما را مورد خطابم قرار ندادم من عرض گردم مسول پیست حتی اگر حق با شماست من از این حرف تون )مسول پیست )ناراحت شدم
    من از شما ممنونم که میفرمائید بیائیم برای حل مشکلات قدم جلو بگذاریم من حقیر اسداله اورعی دانش اموز سابق هنرستان فنی ایت الله طالقانی وبسیجی پایگاه بلال حبشی واز لطف خدا ودوستان خوبم مثل حاج ابراهیم غضنفری که به عنوان فرمانده گروهانیکه من در ان خدمت میکردم وهینطور حاج ابوطالب عزیز ی فرمانده دلاور دسته در گرداهنای شب عملیاتی که بازهم افتخار همسنگری با اینان برایم جئ افتخار ابدیست شاید به شما کمک کند تا از ظرفیتهای قبلی که من در مقابل کم کاریها در سطح شهر میدیدم واز خودم واکنش نشان میدادم کمی شما را راضی کند که من چون شما بسیار اهل رتق وفتق امور هستم
    بازم من در مورد ایشان میگویم من نمیتوانم دخالتی در مورد مشکل ایشان داشته باشم چون هیچ اطلاع واثقی از این موضوع ندارم ولی همین جا به شما وهم به ایشان عرض میکنم اگر کل مطلب را تلفنی با من در میان بگذارید قطعا هرکاری از دستم براید از انجامش در این ماه مبارک دریغ نمیکنم ***********اسداله اورعی درخدمت شما هستم با ارزوی موفقییت   
    پاسخ:
    ممنون از شما آقای اورعی عزیز
    افتخار بنده است که با بزرگواری مانند شما آشنا شدم
    ممنون که همراهی کردید ، چشم اگر نیاز به زحمت به شما شد حتما مزاحم میشوم
    سلام
    خیلی خوشحال هستم که در شهرمان پیست اسکیت درحال فعالیت است.
    و خیلی هم ناراحت شدم از بابت این همه سخت گیری...
    یک بنده خدایی میگفت اینجا ( خوانسار) یک کشور مستقل هست...الان که دارم فکر میکنم میبینم بله...با همه جا فرق داره...قوانینش،محدودیات هاش...
    به قول شما:باافتتاح این پیست بسیاری از جوانان که تنها تفریحشان دود و...است رو آورده اند به این نوع ورزش که حداقل میتواند هم موجب سرگرمی شود هم موجب تخلیه انرژی...حال با این رفتار،سخت گیری ها،محدودیت ها و...میخواهند "تعطیلش" کنند؟!
    آن وقت میگویند چرا بیشترجوانان خوانسار رو به اعتیاد آورده اند؟و هزاران چرا های دیگر،کمی به خود بنگرید و به جای مطرح این مشکلات دنبال راه حل باشید،نقاط ضعف و قوت را شناسایی کنید و اصلاح کنید.
    امیدوارم در آینده شاهد چنین مشکلاتی در شهرمان نباشیم. 
    پاسخ:
    علیرضا جان
    ممنون از نظر زیباتون
    اگر بخواهیم مشکلات شهرمون مرتفع بشه باید همه امان احساس مسئولیت کنیم و هر کدوممون یک مشکل حتی کوچک رو دنبال کنیم تا حل بشه قطعا بزودی تمامی مشکلات برطرف میشه ، ساختن شهرمون نیاز به تلاش همگیمون داره
  • دارالقران
  • سلام وبلاگ خوبی دارید 
    خوشحال میشم لینک دارالقران رو بانام دارالقران مسجد چهار باغ  قرار بدهید و بگید که با چه نامی شما رو لینک کنیم
    باتشکر
    پاسخ:
    ممنون از شما و ابراز لطفتون
    لینک شما را با همان اسمی که فرمودید قرار دادم
    بنده هم اگر افتخار لینک شدن در وبلاگتون را داشتم با نام کامران میرمحمدی خوبه

    متعصبین بلای جان دین ودنیای مردمند.دل نگرانی ودل سوزی به حق شمانشانه بزرگواری شماست.جناب میرمحمدی خودرابرای خدمت بیشتر به دین و دنیای شهروندان آماده کنید.کمافی السابق.وظیفه شما روشنفکران درشهریکه ...بسیارطاقت فرساوالبته شدنی است.
    پاسخ:
    سعید جان
    خوشحالم که با دقت مطالب را دنبال میکنید و این شهرستان به افراد دلسوز و روشن بینی مانند شما نیاز دارد ، بنده لایق این همه ابراز محبت شما نیستم ولی با تمام وجود وتوان در هر بخشی که باشم برای شهرم تلاش خواهم کرد و با دوستان شهرم همراه و در برابر دشمنانش سد راه خواهم بود
    خیلی وبتون زیباست
    پاسخ:
    ممنونم علیرضا جان
    چشماتون زیباست
    حالا که ازم تعریف کردی با اجازه ات لینکت کردم
    امیدوارم بازم ببینمت
    وای ی ی ی ی ، استقلالیم هستی که
    دیگه حتما لینکت میکنم

    دچار آدمی شدم که کم عجب انگیزبود یه حرف عجیبیم زد.یه کمی بخودم فشارآوردم تا بتونم جوابشو بدم دیدم نمیتونم،مثه آدم روشنفکرا دستموگذاشتم زیرچونم،درحالی به عمق حرف این آدم مسلمون بی نمازکه در دفاع ازقانون آزادی ازدواج همجنسان وگروه اواخواهرای فرانسوی گفت میاندیشیدم.....که پسرشم توی استخرجنگولک بازیمیکرد ونمیدونم چی شد که خدا خیرش بده  باباشوبه آلمانی صدا زد،اون بلند شد رفت به سمت پسرش ما دوسه نفرم که حرفاشو گوش میدادیم فرصتی گیرمون اومد تا عقلامونو بریزیم روهم ببینیم میشه حرفی زد(گشتم نبود،نگرد نیست)- نشد- هیچی من خودمو میگم دوئیدم رفتم دست نمازگرفتمومشغول نمازشدم (نمازظهروعصر)
    میدونم منتظرین ومخائین بدونین،اون ادم چی گفته،خب میگم اصلا اومدم که بگم چی شده،ولی باید قول بدین که خودتونوجای ما بذارین وبگین اگه توی اون شرایط بودین چه حرفی برا گفتن داشتین (توآستیناتون نگردین)،راسی اونا 5شنبه شب عازم آلمانند ودیگه شاید نشه اونارو به این زودیا دید(جهت اطلاع).مگرنه اینکه خداخالق همه مخلوقاتش وهمینطورانسان–آره- همین انسانی که درهرنقطه از روی کره زمین وهرجوری که خدا اراده کنه بدنیا میارتش رو مایه ومقدمه حرفش قرار داد،بعدشم شلوغ کردومانور زیادی داد،مثلا مثال زد آدما از نوع رنگ ونژاد ومذهبو درحالیکه دسته خودشون نیست وخدا ی قادرمتعال هرجوری که دلش بخاد اوناروبدنیا میاره و....خیلی چیزای دیگه ،رفت سرحرف مهمش که،.......        آقایان مگرنه اینکه آدمای دوجنسه مخلوق خدایند،اونا درحالیکه فتوژنیکشون دم ازمرد بودنشونه،اما قوه جنسیشون زنونه س وباید این نیازشون برطرف بشه خب فرانسویا با مطالعه زیاد تویه این زمینه آزادی وحق اونارو اینجوری تشخیص دادند.حرف که به اینجا رسید تقریبا سکوت مطلق حاکم شد،برای گفتن حرفی نبود حداقل توی اون لحظه اما قرارنیست این سوال ویا هرشبهه ای بدون پاسخ باقی بمونه بنابراین رجوع به انجمنهای قوی وباسواد میتونه راه حل باشه ویه جواب منطقی براش پیدا بشه.به فکرم اومد تا این ماجرا رو بیارمش توی وب خوانساریها مطرح کنم،مخصوصا اونا ئیکه براشون این دستنوشته روگذاشتم دوست دارم فکراشونو روهم بریزند یه جواب منطقی بدند چیزی که بدرد کارمون بخوره،ازهمتون انتظارکمک دارم ضمنا بگم که اون ادمه 34سال توی هامبورگ المان زندگی میکنه.(توجه،تذکر)یجائی توحرفام گفتم،نمازنخون،به این موضوع صرف اطلاع نیگا کنین نه اینکه اصل سوال ودرخواست تحت الشعاع قراربگیره احساسات رو کناربگذاریم با ادمی طرفیم که باسواد نیست اما دنیا دیده ست واین دقت ما رومیطلبه.
    قبلا ازهمه گروها وافراد یکه دراین راستا همکاری میکنن تشکرفراوان دارم.
    پاسخ:
    دوست عزیز من هم مثل شما قادر به جواب دادن نبودم
    جستجوی بسیاری کردم و چند مطلب بدرد بخور پیدا کردم که پیشنهاد میکنم مطالعه کنید
    http://www.doctorsheikh.blogfa.com/post-440.aspx
    http://porseman.org/showarticle.aspx?id=712
    http://akhlagh.porsemani.ir/content/%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87-%D9%88-%D8%B9%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B6-%D9%87%D9%85%D8%AC%D9%86%D8%B3-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%B7

    جناب میرمحمدی گرامی،جسارتا پیشنهادمی کنم حضراتی که بر خلاف قوانین مدیریت شهری وشورائی،سلیقه ای رفتارمی کنند وناقض  قوانین و مصوبات شهری،من جمله مواردتمثیلی می شوند،ذکر نام شوندتابا اطلاع رسانی مانع ازقانون شکنی واخلال درمصوبات شوراشویم. الزام همگان در هرجایگاه و منصبی بایدراهکاری برای ضمانت اجرای قوانین شهری باشد.

    پاسخ:
    دوست عزیز و محترم
    سعید جان
    من با افشا کردن نادرستی ها و اخلال در امور مخالفم ، ما نظر درست را میدهیم و دلایلمان را برای درست بودن نظراتمان می آوریم و آن را به اثبات میرسانیم ، امیدواریم که دوستان دلسوز مسئول ترتیب اثر دهند چون بنده فکر میکنم دلایل اشتباه در برخی مسئولین ناآگاهی است نه خدای ناکرده قصد در کار ناشایست

    کامران جان،عرضم تخریب و ترورشخصیت نیست،اگرکسی برخلاف منافع مردم و شهر اقدامی می کندنباید گذاشت،فرض کنیدمصوب شورابرای پیست اسکیت،شوراهمانطورکه خودشماواقف هستیدمجموع منتخبین و معتمدین ونمایندگان اکثریت مردمند،باخردجمعی ومصالح شهری واصول اجتماعی،به نتیجه ای می رسند و آنرابه دست مدیر اجرائی وشهردار می سپارند،حال بنده براساس نظرشخصی ام،وجوداین محل را حرام می دانم! وبرای توجیه افکار پوسیده ام می گویم فساد وفحشا می آورد!وبرای تخریب زحمات مادی و معنوی چند ماهه مجموعه شهری شروع به تخریب فضا می کردم!حال به نظر شما با چون منی باید مماشات کرد؟کسی نباید مرا ملزم به تمکین قانون کند؟به نظرحقیردرمقابل چنین فرد یا افرادی باید الزام به قوانین راطلب کرد.

    پاسخ:
    سعید جان
    به نظر من ما میبایست مشکلات را ببینیم ، بررسی کنیم ، نتیجه درست را بگیریم و به سمع شورای محترم برسانیم تا این نهاد بصورت قانونی این گام را بردارند ، که بنده سعی در انجام این موضوع دارم
    وقتی مدیریت واحد شهری نداریم همین میشه دیگه. هر کس بر اساس دیدگاه و جهانبینی خودش حکم میده و حکمش هم لازم الاجراست متاسفانه!
    حتی حاضر نیستند با بقیه شهرهای ایران هماهنگ باشند!!!
    این مسایل باعث میشه جوونها به باغها پناه ببرند و تو اونجا هم اولین تفریح دم دست مواد مخدره...
    پاسخ:
    خیلی وقتها هم خودمون نمیخواهیم که داشته باشیم کمش جان، اگر ما نخواهیم و ما دل نسوزانیم هیچ وقت این اتفاق نمیوفته ، باید خودمون هم دست به کار بشیم و تلاش کنیم ، ابتدا همفکری سپس هر کس پیگیر یک مشکل تا رفع اون البته با همدلی و همکاری همه
  • محله پایتخت
  • بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    سلام

    به دلیل ماهیت خانوادگی با گوشت و پوست مشکلات جانبازان را حس می کنم. متاسفانه در میان جانبازان هم بی عدالتی به طور گسترده وجود دارد.
    مشکلات جانبازان حتی در میان آنهایی که بالای 25 درصد هستند هم شنیدنی است و نحوه برخورد مسئولین با آن هم دردناک است. جانبازان هم درجه 1 و 2 و 3 و 4 دارند. درجه یک ها همانهایی هستند که مانند مگسان به دور ***** *** **** **** جمع شده اند. و نان به نرخ روز می خورند همین **** **** را شما نگاه کنید هر چند رزمنده بوده و به اسارت رفته ولی بعد از برگشت از اسارت کلی تغییر کرد. مثلا برای همین **** **** 60 درصد جانبازی درست کردند البته مجروحیتی نداشت و فقط به خاطر شرایط اسارت به او این درصد را دادند در حالی که اگر کسی پایش از بالای زانو قطع می شد 50 درصد جانبازی به او تعلق می گیرد و کسی که قطع نخاع است و روی ویلچر می نشیند 70 درصد جانبازی برایش ثبت می کنند. 
    پاسخ:
    دوست عزیزم
    در تمام بخش ها و قسمت ها افراد سودجو وجود دارند ولی من فکر میکنم حق جانبازان عزیز ما خیلی بیشتر از این است ( همه جانبازان ) چون برای هر فردی عزیزترین چیز سلامتی است و این افراد عزیز ترین هاشان را هدیه کردند ، اگر هم خودشان نخواهند وظیفه ما و مسئولین است که توجه ویژه به آنها کنیم و تا زمانی که زندگی میکنند روی چشمانمان نگاهشان داریم
    این واقعا نظر من است و من که جرات آنها را ندارم ولی اگر من جانباز میشدم قطعا این توقع را از مردم و مسئولینم داشتم
    من معتقدم درصد بالای از مردم شهر موافق همچین آدمها و همچین تصمیماتی هستند و متاسفانه یا آشکارا یا در درونشون از این فشارها و تصمیمات سلیقه ای که ظاهرا منشا مذهبی هم داره حمایت میکنند. اگر مردم درصد بالاییشون نخواند کسی هم جرات همچین کارایی رو نداره.
    پاسخ:
    به نظر من درصد بالایی از مردم بی تفاوتند نسبت به مسائل و ترجیح میدهند از زحمات دیگران بهره ببرند اگر کسی حرفی زد خوب اونها هم لذتشو میبرند و اگر کسی چیزی نگفت که هیچ ، خودشونو درگیر نمیکنند ، وگرنه از همچین رفتاری راضی نیستند
  • عباس جنابی
  • واقعاً ناراحت کننده و متأثر کننده ست ...
    ظاهراً شهر ما از همه ی کشور جداست، ظاهراً اسلامی که در شهر ما درحال اجراست در زمان خود پیامبر (ص) هم در مدینه اجرا نمی شد....
    واقعاً نمی دونم چی بگم، خداخودش به فریاد این مردم مظلوم خوانسار برسه ....
    پاسخ:
    عباس جان ، چرا خودمون به فریادش نرسیم و منتظر فضل خدا باشیم ؟
  • مهدی معصمی
  • آقای میرشفیعی  هم مثل همه کسایی که میاند و میخاند یه کار مثبت تو این شهر کنند اومده و با ناملایمتی ها یا باید بسازه یا اگه دنبال پیشرفت تو کارشه باید از این شهر بره این تاوان هر خونساری  هست که عاشق شهرشه!!!!!
    من ورزش کار که 10سال سابقه ورزش دارم و5سالشو به صورت حرفه ای تمرین کردم (که مدارک معتبر قابل استعلام از فدراسیون کاراته )چندسالی هست که این رو با تمام وجود احساس کردم و باهاش کنار اومدم  و بی خیال شدم و خودم با یه حریف تمرینی جمعا دو نفر کار میکنیم و اصلا کسی ما را نمیشناسه ............

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی