فاصله شعار تا عمل
***** در مطلب سعی کردم با رنگ ها تناقض بین گفته ها و عملکردها را به نمایش گذارم ******
بخش عمده این مطلب در تاریخ سوم مهرماه 1393 آماده شده بود که چون ابتدای کار مهندس اسحاقی بود و نیاز به آرامش در محیط کار داشتند انتشار داده نشد و قرار نبود منتشر شود ولی در مراسم معارفه دیروز شهردار ، سخنرانی آقای رضایی که در خوانسار نیوز متن کامل آن منتشر شده است برآنم داشت تا باعث شوم برخی عزیزان بدانند که اگر مردم سکوت میکنند دلیل بر سادگی آنها نیست بلکه دلیل آن علاقه مندی به شهر و متانت شهروندان است .
جناب آقای رضایی در سخنانشان در این مراسم فرمودند :
اعضای شورای اسلامی شهر با در نظر داشتن شرایط و ضوابط و اولویتها، به شناسایی افراد مستعد و توانمند اقدام نموده و با دریافت رزومه کاری و مطالعه و بررسی ابعاد مختلف شخصیتی افراد، تعدادی از آنان را دعوت به ارائه طرح و برنامه و مصاحبه نمودند و سرانجام فردی انتخاب شد که با بهره مند بودن از نشاط جوانی فضایی را آماده سازد تا جوانان کارآمد با تکیه بر شناخت واقعی از خود ، اعتماد به داشته های خود کنند و وارد صحنه های اجرائی شوند .
رضایی ادامه داد: اگرچه نگاه شورا نگاهی عادلانه به بیرون و درون شهر و مجموعه بوده است اما ........
وی افزود: با جلسات متعدد و مذاکرات به عمل آمده و ارتباط با مردم و مسئولین برای به دست آوردن شناخت واقعی از کاندیداها، اعضای شورا با کمال استقلال در اتخاذ تصمیم از بین گزینه های مطرح شده .........
وی افزود: در این مسیر از تمام فرهیختگان و مجربین شهرستان انتظار همراهی و همگامی داریم و ........
انشاالله در همه قلب هایی که به عشق آبادانی و سربلندی دیار بهشتی خوانسار می تپد همواره صدای همدلی و همراهی شنیده شود .......
حال نظر شما را به مطلبی که در سوم مهرماه آماده بود جلب میکنم :
ریاست محترم شورای شهر خوانسار
اعضاء محترم شورای شهر
با سلام
امروز آمده ام از حق یک شهروند دفاع کنم ، از حق یکی از شهروندانی که با داعیه دفاع از حقوق آنان عکس خود را بر در و دیوار چسباندیم تا نظر مردم را جلب کنیم .
آمده ام تا آینه ای باشم در برابر شما که با شعار شفافیت و صداقت و یکرنگی و مستقل از جریانات سیاسی بودن در صدد بدست آوردن دل شهروندان برآمدید و خدای ناکرده به جهت کسب این کرسی درصدد تغییر افکار مردم از واقعیات خودتان نکوشیدید .
جناب آقای سجادی از شما شروع میکنم که به جز عضو شورای شهر ، لباس مطهر روحانیت به تن دارید و بیشترین آراء مردم را به سمت خود جلب کردید .
در زمان ارائه نامه رسمی من به شورا و اعلام آمادگی برای احراز پست شهردار ، جنابعالی ریاست شورا را بعهده داشتید . چنانچه من میدانم هر گونه اتفاق یا مطلبی در زمان جلسات شورا در صورتجلسه آنروز ثبت میگردد . لطفا به من اثبات کنید اشتباه میکنم و صورتجلسه روز سوم شهریورماه را به بنده نشان دهید که نیم ساعت از جلسه آنروز به بحث در مورد نامه من اختصاص داده شده و رسما یکی از شهروندان درخواست شرکت در پروسه انتخاب شهردار را داشته است و شماره ثبت نامه را به بنده بفرمائید .
آقای رضائی اکنون روی صحبتم با شماست که در زمان اتفاق روز کلنگ فرهنگسرا برافروخته از این شدید که دنبال میز ریاست نبوده اید و آن اتفاق یک بازی سیاسی نبوده است و برای این عضو شورا شده اید که درد مردم را درمان کنید و در جلسات مختلف اذعان داشتید که حرف مردم را میشنوید و منتخب مردم هستید و ....
در زمان انتخاب شهردار جنابعالی ریاست شورا را بعهده داشتید . آیا وظیفه خود احساس نکردید از تمامی گزینه های مورد بحث و کاندیداها دعوت به ارائه برنامه کنید و همه را مورد گزینش قرار دهید ؟!
آیا وظیفه خود نمیدانید مردم را از چگونگی روند گزینش شهردار و آیتم های مورد نظر برای گزینش و برنامه های داده شده توسط کاندیداها مطلع سازید ؟!
اکنون روی صحبتم با نایب رئیس شورای شهر جناب آقای قربانی پور میباشد ، روی صحبتم با یکی از افراد شوراست که بیش از دیگران دم از روشنفکری و جوانگرائی و مستقل بودن میزند . آیا شما نبودید که در جواب سوال من که آیا فلان کس شهردار شده فرمودید : بابا چرا اینقدر عجولید ؟ چند ماهه به دنیا اومدید ؟ جوان بودن فلان کس جرم محسوب نمیشود باید دید لیاقت چنین پستی را دارد یا نه . باید برنامه بدهد تا بررسی شود و .....
آیا جزو وظایف خود نمیدانستید که لیاقت همه را بررسی کنید ؟!
آیا شما هم جزو افراد با حب و بغض شخصی بودید یا اینکه برعکس شعارهایتان مصلحت اندیش و سوار بر موج مصلحت ؟! حال آن مصلحت هر چه می خواهد باشد !!
اکنون با بقیه اعضاء شورا هستم . عضو شورا بودن صرفا نگاه به نظر دیگران و تابعیت از یک شخص یا یک جریان است یا هفت نفر منتخب صاحب ایده و عقیده مستقل انتخاب شده اند ؟!
امروز سوالاتی ذهن من را مشغول کرده که از شما میپرسم :
در انتخاب شهردار ، داشتن حب و بغض شخصی دخیل نبوده ؟ چونکه به نامه رسمی یک شهروند ساده اهمیت ندادید و حتی در پروسه اثبات لیاقت نیز قرار ندادیدش !
در انتخاب شهردار ، کاملا مستقل عمل کردید ؟ چون در پروسه انتخابتان از همان دو گزینه ای که از ابتدا در گوش مردم زمزمه میشد بدون محک زدن تمامی گزینه ها یکی را برگزیدید !
در انتخاب شهردار ، کفایت لازم بعنوان شورای شهر نشان داده شد ؟ چونکه در یکی از مهمترین وظایف شورا که انتخاب شهردار است طبق عرف و اخلاق اجتماعی رفتار نکردید !
در انتخاب شهردار ، شفافیت لازم وجود داشت ؟ چون در یکسال و نیم دوران تصدی این کرسی شفافیت لازم در هیچ زمینه ای دیده نشد حتی در انتخاب شهردار و رسیدگی به نامه رسمی یک شهروند عادی !
امروز من خوشحالم که حداقل به من اثبات شد که نام کامران میرمحمدی برای عده ای دوستان هراسنده شده چون آینه ایست در برابر کسانی که حرف و عملشان یکی نیست .( توضیح در ذیل مطلب )
امروز به شما میگویم که از انتخاب مهندس اسحاقی بعنوان شهردار بسیار خرسندم و ایشان را لایق این پست می دانم و قطعا خودم را بالاتر از ایشان نمیدانم و اگر حرفهای قبلی را زدم صرفا بدلیل بی توجهی منتخبین مردم به درخواست مردم بوده و اثبات اینکه شعار با عمل فرسنگها فاصله دارد .
اهل چاپلوسی نیستم چون نیازی به آن ندارم ، نیازی به رانت ندارم ، نیازی به محبوبیت ندارم چون در خانواده ام به حد وفور دارم ، نیازی به ریاست ندارم و به حمدلله نیاز مالی هم ندارم .
دلم برای شهرم می تپد ، شعار هم نمیدهم ، صادقم ، بی غل و غش ، یکرنگ ، راستگو و شفاف .
باز تکرار میکنم به لحاظ مالی نیازی به شهردار شدن نداشتم چون حداقل درآمد ماهیانه من چند برابر حقوق یک شهردار است ، چنانچه لازم باشد به هرکدام از دوستان اثبات میکنم چون اهل شعار نیستم .
به لحاظ جایگاهی نیز نیازی به این پست نداشتم چون 17 سال مدیریت را تجربه کرده ام .
به لحاظ سیاسی هم نیازی نداشتم چون از سیاست بازی بیزارم و با آرامش کنار خانواده زندگی کردن را ترجیح میدهم .
فقط خود را کاندیدای شهرداری اعلام کردم که جوانان جرات ابراز خود را پیدا کنند و به شما اثبات کنم که از شعار تا عمل فرسنگها فاصله است .
من خود را نیازمند به هیچکدام از چیزهایی که برای برخی مهم است نمیدانم .
چون تحصیلات عالیه دارم ، چون 17 سال رزومه کاری سنگین دارم ، چون نیاز مالی ندارم ، چون مستقلم به افکار و داشته های خودم ، چون کامران میرمحمدی هستم و به خود ایمان دارم .
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
سید کامران میرمحمدی
دوم مهرماه 1393
(توضیح بند یاد شده) :
در روز دوم مهرماه پیش نویس این نامه را نوشتم و قصد کردم در جلسه بعدی شورا مراجعه کرده و نامه را برای اعضاء شورا خوانده و تحویل ایشان دهم ، همانروز طی تماس تلفنی با آقای قربانی پور گفتم که قصد ارائه یک نامه به شورا دارم و صحبتهائی نیز در زمینه موضوع نامه کردم و تماس به اتمام رسید .
در طول روز کمی فکر کرده و برای جلوگیری از تشنجات احتمالی و آرامش شهردار جدید در بدو کار از ارائه نامه پشیمان شدم .
فردا صبح برای پرداخت بدهی که به آقای قربانی پور داشتم ( بابت خرید از مغازه ایشان ) به ایشان مراجعه کرده و حساب کتابمان را بررسی کردیم ، در پایان ایشان از مطرح کردن نامه صحبت کردند که گفتم پشیمان شدم و .... اصرار کردند که متن نامه چه بوده ، پیش نویس آن همراهم بود که برایشان خواندم .... در پایان ایشان فرمودند مطرح کردن آن ایرادی ندارد و میتوانید به شورا ارائه کنید حتی فرمودند: من به آقای رضائی گفته ام که شما میخواهید در جلسه شورا نامه ای مطرح کنید ..... در پایان فرمودند فکر کنید ، اگر صلاح دانستید نامه را مطرح کنید . بنده از ایشان خداحافظی کردم و رفتم .
بعداز ظهر آنروز جلسه شورا بود ، ساعت 5 ، طبق معمول هر روز زوج ، مقداری فکر کردم و مطرح کردن نامه را در آن شرایط صلاح ندانستم و ترجیح دادم متن سه خطی با مضمون تشکر از انتخاب اصلح شهردار توسط شورای محترم آماده کرده و در شورا بخوانم که به موضوعات حاشیه ای پایان دهم .... متن را در سه خط آماده کردم و آماده حضور در جلسه شورا شدم .... ساعت 5 بود ، درب شورا باز بود ، در زدم و با گرفتن اجازه وارد شدم ، استقبال گرمی شد ، ضمن احوالپرسی از تک تک عزیزان به دعوت دوستان روی صندلی نشستم ، در اولین جمله گفتم قصد مزاحمت زیاد ندارم فقط نامه کوتاهی است بخوانم و رفع زحمت میکنم ، در کمال ناباوری آقای رضائی فرمودند نمیشود و میبایست از قبل هماهنگ میکردید !!!! عرض کردم با آقای قربانی پور هماهنگ کردم ، فرمودند : ایشان یک چنین تصمیمی نمیتوانند بگیرند و میبایست با من هماهنگ میکردید .... صلاح را بر ادامه بحث ندانستم و تشکر کردم و از مزاحمت ایجاد شده عذرخواهی کردم و قصد خروج کردم که در بین راه خروج به آقای قربانی پور عرض کردم : شما نمیتوانستید بعنوان نایب رئیس شورا همچین تصمیمی بگیرید ؟! پس چرا فرمودید نامه را ارائه کنم ؟! .... و خارج شدم
(( تحلیل این مطلب و برخورد شورا را با یک فرد عادی از مردم شاید هم یک عضو علی البدل شورا و مطالب ارائه شده در سخنرانی را به شما خوانندگان محترم میسپارم .))
**** فایل صوتی حضور در جلسه شورا و صحبتهای انجام شده موجود است
پاینده باشید
- ۹۳/۰۸/۳۰