فرهنگ آپارتمان نشینی و همسایگی در بخشی از شهر ما

حدودا شش ماه است که در یکی از مجتمع های خوانسار واحدی خریداری کرده و در شهر عزیزم مجموعه نشین شده ام .
در زمان خرید این واحد ، مجتمع مذکور بعلت بدهی دچار قطعی گاز بود و وضعیت بسیار نا بسامانی داشت .
مرتب دچار
خرابی آسانسور میشد ، نظافت مکانهای مشاع افتضاح بود ، پارکینگ مجتمع شده بود
آشغالدونی فروشگاه رفاه ، انباری های مجتمع را برخی مغازه دارهای پاساژ مانی به دلخواه
تصاحب کرده بودند ، پاگردهای مجتمع شده بود محل قرار های جوانها ، سرویس بهداشتی
مشترک پایین مجتمع شده بود توالت عمومی شهر ، لامپهای تمامی راهروهای مشترک کلا
سوخته بود و با نور موبایل باید راه میرفتی ، بدهی شارژ برخی واحدها به حدود دو
سال رسیده بود و هزار مشکل دیگه که به سبب اون ارزش ملکی که در بهترین جای شهر
قرار داشت به کمتر از نصف رسیده بود ......
افسوس بسیار
زیادی خوردم و عزم خود را جزم کردم که محیط زندگی خود و خانواده ام را سرو سامان
دهم ....
جلسه مجمع عمومی گرفتم و اساسنامه ای تهیه کردم و انتخابات هیئت مدیره برگزار کردم و به لطف عزیزان همسایه مدیرعامل مجتمع شدم ....
در کمتر از چند روز بدهی گاز را پرداخت کردم ، سرویس اساسی آسانسور انجام شد و تعمیرات لازم انجام شد و قرارداد برای سرویس ماهیانه آن منعقد شد ، به وضعیت نظافت سر و سامان داده شد و قرارداد نظافت هفتگی با شرکت خدماتی منعقد شد ، پارکینگ از وسایل و لوازم اضافی تخلیه شد و خط کشی و شماره گذاری برای جای پارک ماشین ها شد ( البته با ممانعت شدید مسئولین فروشگاه رفاه که بدون اجازه تصاحب کرده بودند ولی به پشتوانه اساسنامه قانونی انجام شد ) ، انباری ها به پشتوانه اساسنامه از مغازه دارها پس گرفته شد و انباری هر واحد به آن تحویل شد ، کلیه قفل های دربهای مشترک تعویض شد و فقط به مالکین کلید آن تحویل شد ، جک پشت بند برای درب ورودی نصب شد و بعد از هر ورود و خروج بسته میشد ، کل راهروها و پارکینگ به چراغهای سنسوری مجهز شد ، به پشتوانه اساسنامه و قطع کردن انشعابات مالکین بدحساب کلیه بدهی ها وصول شد و به روز شد ، با یک برنامه منظم شارژها اول ماه دریافت شد و واحد متخلف دچار قطعی انشعاب شد تا اوضاع منظم شد ، جهت امنیت بیشتر کلیه مجتمع به دوربین مدار بسته مجهز شد ، هر سه ماه یکبار گزارش مالی دقیق تحویل کلیه ساکنین شد ، تابلوی راهنمای طبقات و تابلوی اعلانات تهیه و نصب شد و ......
به سبب رفع کلیه اشکالات و داشتن برنامه منظم مالی رونقی به اوضاع مجتمع داده شد و تقریبا کلیه واحدها اجاره داده شد وچند واحدی که مدتهای زیادی فروش نرفته بود فروش رفت و ....


تمام عرایض ذکر شده را به جهت برخورد های زیر عنوان کردم :
- ساکنینی داشتیم که دو سال شارژ واحد آپارتمانی خود را نمیدادند !!!
- ساکنینی داشتیم که شارژ خود را نصف میدادند و بیشتر نمیدادند !!!!
- ساکنینی داشتیم که زباله های خود را در محیط مشترک و راهروها میگذاشتند !!!
- ساکنینی داشتیم که هشت نفره سوار آسانسوری با ظرفیت چهار نفر میشدند !!!
- ساکنینی داشتیم که جک پشت بند درب را خراب کردند تا درب باز بماند !!!
- همسایگانی داشتیم که به جهت بی سر و سامان بودن مجتمع ، انباری های دیگران را تصاحب کرده بودند !!!
- واحدهایی داشتیم که با نصب دوربین مدار بسته مخالفت شدید داشتند !!!
- و اما اصل حرفم همسایه بسیار خوبمان فروشگاه رفاه است :
- به واسطه بی سرو سامان بودن مجتمع کلا
پارکینگ را ملک پدری خود کرده بودند و کل پارکینگ حدود پانصد متر مربعی پر بود از
آشغالها و کارتن ها ی خالی و گونی برنج و یخچالهای اضافی آنها و .....





زمانی که در خواست کتبی برای خارج کردن لوازم اضافی کردم به هیچ وجه توجه نکردند ولی با اقدام قانونی و بیرون گذاشتن آنها مجبور به جمع آوری شدند ولی در ذهنشون من شدم دشمن خونی آنها ......
درب ورودی پارکینگ مرتب پر از آشغالها و کارتن خالی های آنها بوده و هست و مرتب ارابه های حمل بار خود را جلوی درب پارکینگ میگذارند و ....

جالب تر اینکه قرارداد اجاره ای با یکی از مالکین منعقد کرده اند و جای پارک چند ماشین داخل پارکینگ را دیوار کشیده اند و شده انبار رفاه !!!!!!
به لحاظ قانون تملک آپارتمانها هیچ مالکی حق واگذاری پارکینگ و انباری خود را به غیر ندارد .
به جهت ارادت خاص به مالک ذکر شده که از بزرگان شهر میباشند و فرمودند اگر این انبار از آنها گرفته شود رفاه مجبور است جمع آوری کند و از شهر ما برود (که البته این حرف غیر منطقی است ) و برای شهرمان لازم است وجود این فروشگاه و .... عکس العملی نشان ندادم و اجازه ورود و خروج افراد این فروشگاه به داخل پارکینگ و دسترسی به انبارهاشان داده شد ....
به جای قدردان بودن این لطف مالکین مجتمع به افراد این فروشگاه ، روز اول با سیم چین برق پارکینگ را قطع کردند و آشغالهای انبارگردانی و ... مرتب داخل پارکینگ دیده میشد و به جهت رفت و آمد زیاد آنها در پارکینگ پول برق مشترک مجتمع دو برابر شد و به جهت زیاد باز و بسته شدن درب ورودی توسط آنها آشغالهای بسیار زیادی داخل پارکینگ میشد و گهگاه درب پارکینگ را باز میگذاشتند و ....
تیر آخر هم دیشب بود که مشغول نظافت پارکینگ بودیم که یکی از کارگرهای فروشگاه با لحنی بد گفت من مسئول تمیزکردن آشغالهای شما نیستم و وقتی جوابی از من نگرفت درصدد درگیری فیزیکی با من برآمد که با بی توجهی من مواجه شد و شروع به بکار بردن کلمات زشت کرد که باز هم بی توجهی کرده و درب را بستم و داخل ساختمان شدم ( حال اینکه ما داشتیم آشغالهایی که آنها مسبب آن بودند تمیز میکردیم و هیچ کاری به آنها نداشتیم ) ....
حال یک سوال ؟
برخورد من با فروشگاه رفاه چگونه باید باشد ؟
پیگیری برای برگرداندن پارکینگ های تصاحب کرده غیر قانونی اشان باشم یا نه ؟
برخورد قضائی کنم یا نه ؟
قفل درب را عوض کرده و اجازه ورود ندهم ؟
....
شما جای من
بودید چه میکردید ؟