خوانسار شهر من

شهری در حصار کوهساران

خوانسار شهر من

شهری در حصار کوهساران

خوانسار شهر من
آخرین نظرات

۷۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خوانسار» ثبت شده است

سد معبر خیلی زیبا

کامران میرمحمدی | سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۳۰ ب.ظ
دقیقا یک ماه پیش یه مطلب در مورد سد معبر با نام " سد معبر زیبا "توی وبلاگم گذاشتم و سربسته نقدی به وضعیت نابسامان سد معبرهای ایجاد شده توی شهر کردم و حتی تصویری از وضعیت سدمعبر در یکی از پررفت و آمدترین نقاط شهر گذاشتم .
امروز گذرم به همون محل افتاد دیدم مسئولین محترم به کلمه زیبا در " سد معبر زیبا " توجه ویژه داشتند و اجازه دادند اون محل زیباتر بشه و سد معبر زیباتری درست بشه و تعداد گونی های دوست عزیزمون در معبر بیشتر شده بود ، تازه زحمت کشیدند و با تجهیزاتی محلی مناسب برای اون تهیه کردند و دقیقا بیشتر از نیمی از پیاده رو را جزو مغازه کرده و تمامی باغچه روبروی مغازه خود و دو همسایه دیگر نیز جزو مغازه ایشان شده است ....
فقط هرچی گشتم لیبل مخصوص که نشون بده ایشون پولشو پرداخت کرده و از طرف مسئولین مربوطه مجوز داره و چند متر مجوز داره پیدا نکردم .
با توجه به اینکه میدونم خوشبختانه همه مسئولین مطالب داخل فضای مجازی را دنبال میکنند ( به کرات تکرار کرده اند ) خواهشم اینه که اون لیبل رو هم برای اطلاع عموم بگذارند که مبادا شهروندان عزیز فکر کنند که خدای ناکرده سهل انگاری وجود داشته .
بازم ممنون از توجه کلیه مسئولین شهرمون
پاینده باشید
  • کامران میرمحمدی

من یک خوانساریم ولی زبان مادریم خوانساری نیست

کامران میرمحمدی | جمعه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۱۰ ق.ظ

(( من یک خوانساریم ولی زبان مادریم خوانساری نیست ))

من یک خوانساریم و به خوانساری بودنم افتخار میکنم ولی زبان

مادری من و خیلی از همشهریانم خوانساری نیست .

وقتی از خوانسار حرف میزنیم تیدجان

  • کامران میرمحمدی

سد معبر زیبا

کامران میرمحمدی | جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۲۸ ب.ظ

روز جمعه تصمیم گرفتیم برای تفریح با خانواده پیاده روی کنیم ماشین رو جلوی بانک ملی مرکزی پارک کردیم و تا پمپ بنزین اومدیم و برگشتیم .

توی مسیر دو نفر چند متر جلوتر حرکت میکردند که موضوع صحبتشون توجه من رو جلب کرد :

(( ببین .... کل پیاده رو را بدون برخورد اِشغال کرده ولی ما جلوی مغازه دو تا جعبه نوشابه گذاشته بودیم ، اومدند خوردش کردند و .... ))

دقتم را بیشتر کردم ، بنده خدا راست میگفت

  • کامران میرمحمدی

دکلمه زیبای مرحوم خسرو شکیبایی

کامران میرمحمدی | چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۰۷ ب.ظ

دکلمه زیبای مرحوم خسرو شکیبایی

روحش شاد و یادش گرامی باد



  • کامران میرمحمدی

نکات خواندنی مدیریتی 2

کامران میرمحمدی | سه شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۰۸ ب.ظ


کارمند تازه وارد

 مردی به استخدام یک شرکت بزرگ درآمد. در اولین روز کار خود،

با کافه تریا تماس گرفت و فریاد زد: (( یک فنجان قهوه برای من بیاورید ))

 صدایی از آن طرف پاسخ داد: (( شماره داخلی را اشتباه گرفته ای.

می دانی تو با کی داری حرف می ‌زنی؟ )) 

کارمند تازه وارد گفت: (( نه )) 

صدای آن طرف گفت: (( من مدیر اجرایی شرکت هستم، احمق ))

مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت:(( و تو میدانی با کی حرف

میزنی، بیچاره )) 

مدیر اجرایی گفت: (( نه )) 

کارمند تازه وارد گفت: (( خوبه )) و سریع گوشی را گذاشت

نکته : شما هر چقدر هم مدیر باشید ، تافته جدا بافته نیستید. کاری

نکنید که کارمندتان از این که او را نشناخته اید ، خوشحال شود

  • کامران میرمحمدی

نکات خواندنی مدیریتی 1

کامران میرمحمدی | دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۵۹ ب.ظ

مصاحبه شغلی 

 

در پایان مصاحبه شغلی برای استخدام در شرکتی، مدیر منابع انسانی

شرکت از مهندس جوان صفر کیلومتر ام آی تی پرسید:  (( برای

شروع کار، حقوق مورد انتظار شما چیست ؟ ))

مهندس گفت: ((حدود 75000 دلار در سال، بسته به اینکه چه

مزایایی داده شود )) 

مدیر منابع انسانی گفت: (( خب، نظر شما درباره 5 هفته تعطیلی،

14 روز تعطیلی با حقوق،بیمه کامل درمانی و حقوق بازنشستگی

ویژه و خودروی شیک و مدل بالا چیست؟ )) 

مهندس جوان از جا پرید و با تعجب پرسید: (( شوخی می‌کنید؟ ))

 مدیر منابع انسانی گفت:(( بله، اما یادت باشه اول تو شروع کردی))

 نکته : یادمان باشد که پیشرفت تدریجی است. اگر پیشنهادی به شما

شد که حاوی ترقی ناگهانی و یک شبه است ، تردید کنید . 

یک ضرب المثل می گوید: دروغگو ، طمعکار را خوب فریب می دهد


  • کامران میرمحمدی

تو دریا دنبال دلفین نگردید

کامران میرمحمدی | شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۳۵ ب.ظ

داشتم تو خلوت خودم فکر میکردم یه سوال بزرگ برام پیش اومد

که هیچ جوره نتونستم حلش کنم :

تا جایی که من تو این چهار سال و نیم گذشته تو خوانسار شناختم

آدمهای بزرگی توی خوانسار هستند که چون ترجیح دادند توی

شهرشون بمونند و به شهرشون خدمت کنند به نظر کوچک میاند و

  • کامران میرمحمدی

صرفا جهت مزاح

کامران میرمحمدی | دوشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۲۶ ق.ظ
صبح ساعت ۵
زن قدیم: به آهستگی از خواب بیدار می‌شود. نماز
میخواند و سپس به لانه مرغها میرود تا تخم مرغها را جمع کند

زن جدید: محکم به رختخواب چسبیده و خر و
 پف میکند..
صبح ساعت ۶
زن قدیم: شیر گاو
  • کامران میرمحمدی

تور یکروزه عیادت از دوست

کامران میرمحمدی | شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۳۴ ق.ظ

با سلام خدمت کلیه دوستان مجازی خودم

مدت زمانی است که یکی از دوستان عزیزمان در

بستر بیماری به سر میبرند

((حاج اسدالله اورعی مدیر وبلاگ پرمحتوای

مردمان رباط))

مطمئنم همه

  • کامران میرمحمدی

بنویسم یا ننویسم

کامران میرمحمدی | يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۰۰ ب.ظ

امروز یه مطلبی خوندم که خیلی دلم میخواست یه پست بلند بالا بذارم و یه جورایی یه حرفایی به بعضی ها بزنم ولی نشد ، چند بارم نوشتم و پاک کردم بعد به خودم گفتم تو که آدم سیاسی نیستی چرا خودتو قاطی این بازیا میکنی تا تونستم خودمو قانع کنم که ننویسم .

بابا محض رضای خدا بیاید یک کم به فکر خونسار باشیم نه فقط به فکر خودمون

  • کامران میرمحمدی